آره، منهم حس می کنم
حس می کنم؛ که چه می کنی
آتش می بینم درون چشمانت که می سوزد و به تو غذا می رساند
که به درون تو نفوذ می کند
در ژرفنایت می دانی؛ بذرهایی که پاشیدم رشد خواهد کرد
روزی خواهی دید؛
آن رقص نزد من خواهد آمد
آره، بیا، بیا و امتحان کن
خوبه بیا برقصیم
مار
من ماری هستم
وسوسه کننده؛ آن نیشی که زدی؛
بگذار من برایت تصمیم بگیرم؛ خود را پشت سر بگذار
ترس به خود راه نده
آنچه می خواهی نزد من است
روزی خواهی دید؛
آن رقص نزد من خواهد آمد
آره، بیا، بیا و امتحان کن
ها ها
بیا برفص
خوشحالم که تو را اینجا می بینم
ها ها